بررسي Red Dead Redemption 2

جديدترين خبر هاي بازي

بررسي Red Dead Redemption 2

بازي

ما در مرحله دومي هستيم كه شمع اجساد برگشتي در حال رشد است. موقعيت من اين ايده را پيدا كرد كه پس از چند دور لاسو دوستان خود و پرتاب آنها را به دريا با يك زن و شوهر غريبه دوستانه جلوي قطار پرش كنيد. Red Dead Redemption 2 ، مانند GTA 5 ، بازي هاي بولينگ مخصوص به خود را دارد ، ما به طور دور به چن توضيح مي دهيم ، وحشت او وارونه به آگاهي سعادتمندانه است. در دنياي باز مشترك Red Dead Redemption 2 بميريد و به اندازه كافي سريع مي توانيد اجساد شخصي خود را در اطراف خود حمل كنيد.

آن مرد با ما خط مي كشد. ما بايد آن را بزرگتر كنيم. با بازگشت قطار دوباره ، يك موقعيت ديگر سعي مي كند ما را بيرون ببرد. چن از ما دفاع مي كند ، اما آن را به آهنگ ها باز نمي گرداند. او چند قدم دور مي افتد ، فرياد مي زند. درگذشت يك مبارز واقعي.

Red Dead Redemption 2 مي تواند بزرگترين ، گنگ ترين گودال ويدئويي براي كودكان محرك ، داستاني نگران كننده درباره انحلال اجباري جامعه يا به سادگي يك شبيه ساز بي سر و صدا و قابل تامل باشد. اين فقط در مورد هر چيزي است كه شما به آن نياز داريد باشد و همچنين در اين مورد خوب است.
بستن

ساعاتي قبل از بولينگ اجساد ، من پياده روي هاي انفرادي را از طريق جنگل هاي برفي برپا كردم و قدم در سايه هاي بلند ريخته ام بر فراز برف توسط ماه طلوع. از فاصله دور صداي برخورد تيراندازي را شنيدم. برخي از مسيرهاي گرگ برف را در همان جهت مشخص كردند. من آنها را دنبال كردم تا ببينم چه كسي برنده شد. هر زمان كه توجه مي كنم و از نزديك نگاه مي كنم ، RDR2 كنجكاوي مرا پاداش مي دهد.

جزئيات ذهن آزار دهنده كه دنياي عظيم RDR2 را تشكيل مي دهد ، با نيروي خلاق يك تيم توسعه با ارادت حاد ، وسواس به رئاليسم (و تمام پول و زمان لازم براي تحقق آن) صحبت مي كند. مثل اينكه شخصيتهاي دوستان من وقتي اسلحه اي را در نزديكي آنها شليك مي كنم ، چگونه لاشه حيوانات با گذشت زمان تجزيه مي شوند ، چگونه NPC ها به يك لباس گل آلود يا خون آلود واكنش نشان مي دهند ، چگونگي ضرب و شتم از طريق يك در ورودي همه را در آن طرف ترساند.

دشوار است كه باور كنيد RDR2 بسيار عميق و گسترده است و همچنين يك چيز منسجم و قابل پخش است. من آن را از بازي روز ارزش نسخه كنسول مي دانستم. به همين دليل من به خصوص نااميدم كه از اولين رايانه در رايانه اي كه وضعيتي كاملاً شلوغ داشت ، آغاز كردم.

براي هر ماجراجويي چند نفره پخش نشده ، يك زن و شوهر جدا شده و يا تصادف را به دسك تاپ مي زنيد. بهترين داستان و شخصيت هاي Rockstar كه هنوز به طور متناوب از طريق پرده اي به نمايش درآمده از قاب و يخ فيلتر شده اند ، سرانجام بيش از يك هفته پس از پرتاب به آنها پرداخته شده است.

RDR2 ، بهترين بازي غربي و يكي از بهترين بازي هاي دنياي آزاد است كه من تاكنون بازي كرده ام كه داراي موضوعاتي در مورد ثبات كافي است تا توصيه سخت آن شود تا همه چيز كاملاً صاف شود.

دنباله مورگان

حالت داستان Red Dead Redemption 2 از روزهاي درگذشت غرب وحشي پيروي مي كند. جهان در حال گسترش صنعتي به گروه كوچك شركا و مأمورين اجتماعي آرتور مورگان حمله مي كند ، جامعه اي ناقص اما وفادار ، دوست داشتني و خود پايدار.

سرمايه داري در حال كاهش انسان به ارزش خود به عنوان منابع است. آمريكايي هاي بومي از دشت ها رانده مي شوند تا راهي براي «تمدن» و تجارت شوند. جنگل ها را براي چوب ريخته مي شوند ، تپه هايي كه براي زغال سنگ شكسته شده اند ، و خانواده منتخب مورگان در وسط اين همه گرفتار شده اند ، مجبور به فرار ، جذب و يا پاسخي با اعتراض شديد هستند. آنها هر سه را انجام مي دهند.

اين جدي ترين درام Rockstar است كه هنوز و در واقع بسيار طولاني است. اگر عجله كنيد ، داستان بعد از 40 تا 50 ساعت به پايان مي رسد و سپس براي 10 تا 15 سال ديگر ادامه مي يابد. ماموريت هاي اصلي داستان اصلي Red Dead 2 بطور سرسختانه كرايه اي Rockstar هستند: سوار شدن به مقصدي كه در حالي صحبت مي كنيد ، كاملاً ضبط شده انجام دهيد. هرچند چيز سرگرم كننده ، سوار شدن و گپ زدن به يك مقصد نهايي براي پايان يافتن.

(اعتبار تصوير: Rockstar Games)

مأموريت ها غالباً سكانس هاي اكشن يا پرتره هاي هيپنوتيزم دنيوي از كار و تجارت مزرعه را هيجان زده مي كنند ، همراه با برش ها ، انيميشن هاي بادي بلند و اجراي عالي. آنها كاملاً نااميدكننده هستند ، تا جايي كه احساس مي كنم من به جاي بازي كردن در زندگي يك حيوان عجيب در غرب قديمي ، مراحل بعدي را دنبال مي كنم.

در اين مأموريت ها از خط خارج شويد و اين يك ناپسند است. در مخالفت شديد با Red Dead Online ، تعداد كمي از آنها وجود دارد كه بازيكنان را ترغيب مي كند تا براي خودشان فكر كنند ، هر كدام براي خدمت به داستان اصلي هستند. نمايش RDR2 حداقل يك نمايش عالي است ، با سرعت آهسته زندگي در غرب كهنسال.

اين همه درامات زندگي و مرگ نيست. ماموريت هاي مورد علاقه من شامل بي پروايي گول زدن ، مست شدن با يك دوست ، حل و فصل عاشقانه قديمي و يك بالون هواي گرم است. به هر حال ، انجام وظايف دقيق تر و سختگيرانه ، در پايان ارزشمند است ، به هر حال تقويت شده توسط استثنايي ، محيط سازي و ويژگي هاي جهاني.

مأموريتهاي جانبي ، بازي هاي كوچك ، فعاليت هاي كوچك و رويدادهاي تصادفي جهان - خواه شكار كردن اسلحه هاي اسطوره اي ، ابتكار بازي يا گير افتادن در زني كه در زير اسب گير افتاده است - همه اينها شخصيت و آرايش آرتور را با روش هاي ظريف و غني تر آگاه مي كنند.

در عملكرد سوم يك اجراي تئاتري كاملاً متحرك و با صداي بلند قرار دارد كه چيزي شبيه به 10 دقيقه در آن است ، بعد از اينكه يك مجري كمي درگير تلفن باشد ، مي توانيد دكمه واكنش را فشار دهيد. آرتور فرياد مي زند ، "جهنم با تلفن!" اين يك فعاليت اختياري است ، طولاني است و واكنش در آن پنجره كوتاه يك انتخاب است. من بايد تصور كنم كه بيشتر بازيكنان آن را از دست مي دهند ، اما اين به جاي كنسرو پاسخ 1 تا 3 وجود دارد ، زيرا اين چيزي است كه آرتور مي گويد ، يك گلف بالنده اي است كه به حق به راه خود مي رود.

     لعنت خدا غمگين است. آخرالزمان كه منجر به اين شد.

او نوشته هاي خاطرات كامل و واقعي را در مورد كارزار 50 ساعته مي نويسد ، منظره هاي به يادماندني را ترسيم مي كند و به وضعيت خانواده خانواده منتخب خود مي پردازد ، مردمي كه او قبلاً مي شناخت ، بين اميد و نااميدي تغيير مي كند چون ثروت او تغيير مي كند. اين خواندن كاملاً اختياري است ، اما يك چهره با طراوت و صميمي كه چهره اي كاملاً مردانه دارد ، به اندازه فرد بعدي شك و اميد دارد.

او با اتومبيل هاي تنهايي آواز مي خواند و بدن پير خود را در آينه فريب مي دهد. او به محض اينكه او را به شهر سوار كرد ، گفتگوي پرمخاطره اي خواهد داشت ، و اين دو اظهار نظر در مورد مشكلات كار براي مردان ثروتمند و ناسپاس به عنوان يك ضرورت در حال رشد. من همه را حس مي كنم

هيلبيليز پس از اردو زدن ، ممكن است او را نگه داشته باشد ، يك زن و شوهر ممكن است بعد از دعوت او براي شام ، او را به سرقت برسانند ، ممكن است مردي با يك مار مار از چوب جنگل بيرون بيايد و از او بخواهد كه سم را بيرون بكشد. اين برخوردهاي تصادفي ، زندگي وحشيانه را در مرزهاي محو نشان مي دهد ، همانطور كه طبيعت در مقابل متصل كننده هايي كه به دنبال تغيير و تحول هستند ، به عقب رانده مي شود. آرتور يك كشتي كامل براي ديدن آن است.

دليلش اين است كه آرتور مورگان يكي از شخصيتهاي بسيار عميقي است كه من در يك بازي بازي كرده ام ، بي رحمانه و مطابق با اصول مشخصي كه در طي يك نقطه عطف بزرگ در تاريخ آمريكا حك شده است.

دنياي بازي ، همانطور كه هست زيباست و زيبا تر و غم انگيز تر در چگونگي پيشنهاد بازي براي او در هر فرصت ساخته شده است. هر ويستا زيبا چيزي است كه مي تواند در چشمان آرتور از بين برود ، توسط خطوط برق و قطار قطار ، آسمان و زندگي باقي مانده او به آرامي پر از دود كارخانه شود. تقريباً در مورد همه ، يك پايان ناخوشايند در RDR2 مشاهده مي شود. اين داستاني است كه ممكن است هر لحظه آن را حفظ نكنم ، اما قوس وحشيانه آن يا مردي را كه در وسط آن قرار دارد فراموش نخواهم كرد. لعنت خدا غمگين است. آخرالزمان كه منجر به اين شد.
بازتاب رن در

    من به شدت مي كوشم تا تصويري هنري از سيلوت پيراهن اسب من در برابر ماه بدست آورم.

با فرض اينكه شما قادر هستيد آن را در تنظيمات بالاتر اجرا كنيد ، بزرگترين قدرت RDR2 در چگونگي ارائه تنظيمات قديمي غرب به رايانه شخصي است و توجه بيشتري به جزئيات ظريف تر آن مي كند. اين يكي از بهترين بازي هايي است كه من ديده ام و يك تجربه نادر است كه يك پردازنده گرافيكي يا پردازنده جديد را توجيه مي كند.

مسافت هاي بهبود يافته ترسيم و اضافه شدن جزئيات پوشش گياهي در مسافت هاي بيشتر باعث مي شود كه برخي از مناطق ديدني عكاسي به نظر برسند. سايه هاي طولاني پياده روي ها يا پياده روي ها را از مكان هايي از كارهاي مختلف به تورهاي طبيعت گردي زيبا تبديل مي كند. لكه هاي ناشي از حملات حيوانات ، گلوله هاي گلوله ، باران ، گل و لاي ، خون را با جزئيات تيز به لطف بافتهاي با وضوح بسيار بالاتر نشان مي دهد و داستانهاي كمي راجع به آنچه دوستانتان بوده اند ، بازگو مي كند.

يك حالت عكس جديد ، اشتراك گذاري آن لحظه هاي ترس را آسان مي كند. به عنوان نوع بازيكني كه فقط در مناظر و صداها در RDR2 مي رود ، اين يك ويژگي مهم است. من به شدت مي كوشم تا تصويري هنرمندانه از شبح و فريب اسب هايم در برابر ماه بدست آورم ، اما هدف ديگري كه خود منصوب كرده ام با اين بازي مسخره و عظيم و پيچيده تهيه شده است.

(اعتبار تصوير: Rockstar Games)

با رم 2080 ، i9-9900K و 32 گيگابايت حافظه رم ، مي توانم RDR2 را در اكثر تنظيمات فوق العاده با چند تنظيم منبع فشرده اجرا يا خاموش يا خاموش كنم. اما برخي از تركيب هاي سخت افزاري براي RDR2 بسيار مشكل ساز هستند و منجر به خرابي هاي تصادفي در برخي API ها مي شوند و تا يك بروزرساني اخير ، مشكلات اساسي براي برخي پردازنده هاي 4 هسته اي دارند.

بازي بدون توفنده به دسك تاپ در طول هفته اول ، هرچند كه تغيير از DX12 (كه به من فريمورهاي بهتري مي دهد) به چيزهاي ثابت شده Vulkan برگرديد. بعضي اوقات UI اشكال مي كند و من نمي توانم يك گزينه انتخاب يا خريد را انتخاب كنم ، نقشه ظاهر نمي شود ، يا من از سرورهاي بازي به طور غير منتظره اي مجازات مي شوم.

تنظيمات گرافيكي نيز تقريباً بسيار زياد است و شايد گمراه كننده باشد. در آزمايش ما فقط تعداد معدودي از تنظيمات عملكرد بيش از 1-2 درصد را تحت تأثير قرار داده است. باقي مانده هاي بزرگ ، MSAA ، نورپردازي حجمي و نقشه برداري انسداد اختلاف منظر در بين آنها ، از 5 تا 25 درصد تأثير مي گذارد. به هر حال اكثر آنها تفاوت هاي بينايي بزرگي را ايجاد نمي كنند و بهترين حالت از بين مي روند.

نحوه ارائه تنظيمات احساس مي شود توسعه نيافته است: يك ليست گسترده با ايستگاه هاي از پيش تنظيم شده مبهم كه براي اجراي RDR2 در يك فريمور رضايت بخش نياز به تنظيمات مبهم دارد. دلهره آور است رايانه شخصي بايد بهترين مكان براي بازي باشد ، نه بهترين مكان براي بازي ، درنهايت بعد از چند تكه. شرم آور براي يك بازي اين خوش چهره.
شعر كابوي
تبليغات

    در سفر ماهيگيري ما ماهيگيري زيادي وجود نداشت ، اما من يك لحظه به ياد ماندني از حماقت ، يك جيب كوچك زيبا از درام و اكشن ، بر روي هر مقدار قزل آلا را مي گيرم.

دقيقاً مانند حالت تك نفره ، در Red Dead Online مي توانم به طور منطقي اهداف خودم را تنظيم كرده و آنها را ببينم. مشكل اين است كه اساساً توسط يك سيستم تراز كردن چند نفره نااميدكننده كه ابزارها و لوازم آرايشي را در پشت نيازهاي بلند XP كه مي تواند ساعتها ، شايد روزها به طول انجامد ، قفل مي كند ، مهار نشده است.

گزينه ديگر هزينه كردن طلا ، ارز ممتاز براي باز كردن قفل سريع وسايل و لباس است. قطب ماهيگيري تا سطح 14 در دسترس نيست. قطب ماهيگيري لعنتي در بازي تفريحي در فضاي باز. اين يك ظاهر عالي و يك راه وحشتناك براي سرمايه گذاري بازيكنان نيست.

اما هنگامي كه من بوروكراسي سيستم هاي پيشرفت را امتحان كردم و مجموعه اصلي ابزار (ميله ماهيگيري ، كمان ، تفنگ گرم ، كلاه خوب و غيره) را پر كردم ، Red Dead Online گسترده شد. من تا حد زيادي ناديده گرفته شده است حالت هاي خواستگاري سنتي مانند تفنگ هاي تفريحي و مسابقات اسب ، هيجان ارزان ، من ترجيح مي دهم نسخه هاي بهتري در بازي هاي مختلف بازي كنم ، تصميم گرفتم كه خودم را سرگرم كنم. اين برخي از ماجراهاي گنگ ترين ، بي سر و صدا ، سوررئال ، و بي پرده ترين گنگ هايي است كه من در مدتي داشته ام.

من و كريس ليوينگستون تصميم گرفتيم ماهيگيري كنيم ، فقط به اين دليل. اگر ماهي به قصاب ها فروخته شود ، ماهي تغيير جيب مي دهد و سلامتي و استقامت را بازيابي مي كند ، اما ، مانند بهترين تكه هاي RDR2 ، ماهيگيري فقط بخاطر آن سرگرم كننده است. يك روز خوب مجازي روي آب كه در ورزش فيلسوف شركت مي كند. بنظر خوب مياد.

بعد از اينكه يك بي گناه را براي قايق خود به درون آب انداختيم ، كنجكاو مي شويم كه اگر بتوانيم سوار بر يكي از قايق هاي بزرگ حمل و نقل در مسافت حركت كنيم ، مطمئن نيستيم كه اين يك شيء فيزيكي باشد يا مناظر فقط ويديويي كه بايد ديده شود اما لمس نشده است. ما از جزيره تركيه (بسياري از بوقلمون ها) پياده مي شويم و مانند جهنم مي ريزيم.

قايق ريز و درشت ما سمت مكنده بزرگ مي پيچد و شروع به گرفتن آب مي كند. كريس جهش جسورانه اي مي كند و فقط لبه عرشه را مي گيرد. من در جريان سريع حركت مي كنم - مرد تمام است - در حالي كه كريس از سمت كشتي بزرگ بيرون مي رود ، ناپديد مي شود.

در سفر ماهيگيري ما ماهيگيري زيادي وجود نداشت ، اما من يك لحظه به ياد ماندني از حماقت ، يك جيب كوچك زيبا از درام و اكشن ، بر روي هر مقدار قزل آلا را مي گيرم. دنياي باز RDR2 با آن نوع بازيگوشگي رسيده ، كاملاً ناشي از كنجكاوي و انگيزه هاي ماست و تا حد زيادي توسط شبيه سازي پشتيباني مي شود.

(اعتبار تصوير: Rockstar Games)

من يك بار در وسط يك تيراندازي اسلحه در بلك واتر جابجا شدم و اجساد بازيكن را يك به يك به قبرستان كليسا منتقل كردم. برخي از اموات گرفتار و در "دفن" دوستان خود حضور داشتند. جسد از من براي تشكر از من تشكر كرد. بعداً ، در يك فعاليت گسترده جنايي ، من و بازيكن ديگري اسير شديم و به جاي اينكه آنها را به قتل برسانيم ، سوار باتلاق ها شديم و آنها را در آبهاي آلوده شونده پرتاب كرديم. من از انجام همان كار براي يك دوست ايده گرفتم.

با يك يادداشت كمتر پوچ ، هدف اصلي خودم را براي بدست آوردن پول كافي از شكار براي خريد تجهيزات دفع هواي سرد و يك تفنگ خوب قرار دادم. من مي روم به كوهستان كوهنوردي و پيدا كردن بهترين خرس گوزني كه در آنجا وجود دارد ، تبديل شدن به يك كوهستاني خردمند كه با پوست ريش و دامادي كه تقريباً كف آن را لمس مي كند آراسته شده است.

در همين حال ، من با دويدن در خيابان ها و دعوت از پارلماني ، مناقشه هاي مسلحانه در سطح شهر را متوقف مي كنم. من در نزاع هاي باربري هشت نفره شركت مي كنم. من زندگي يك كابوي معمولي را در بهترين بازي كابوي وجود دارد. اميدوارم به زودي پاك شود.


تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.